Monday, July 16, 2007

گزارش يک شکست

> گزارش يک شکست>
> دانشگاه علوم پزشکي فاطميه - پنجشنبه 14 تیر 1386 ]>

> اگر به قم سفر کرده باشيد، هنگام نزديک شدن به شهر از سمت آزاد راه تهران،> ساختمان بلندي را کنار بزرگراه و در حاشيه ي شمال شرقي شهر ديده ايد. بنايي که> به شهادت تابلوي نصب شده بر سردرش، حداقل زماني متعلق به يک بيمارستان بوده> است. بيمارستاني که در گذشته ي نه چندان دور رونقي رشک انگيز داشت، اما اکنون> در کنار قم ساکت و مهجور افتاده و تاوان تجربه اي شکست خورده از پرشمار تجارب> ظاهربينانه ي به رنگ شرع خواستن همه چيز را مي پردازد!>>


> بيمارستان شهيد بهشتي در اواسط دهه ي شصت به مجموعه ي درمان قم پيوست و مطابق> روال مالوف در نامگذاري، نام يکي از روحانيون پيشتاز در اسلام سياسي را که جان> در اين راه گذاشته بود، برايش برگزيدند. با اين همه بخش اعظم فعاليتهاي مربوط> به احداث بيمارستان در دوران پهلوي و پيش از انقلاب به انجام رسيده بود.>


> اين بيمارستان در هنگام آغاز به کار مرکزي مدرن با سي هزار متر زيربنا و گنجايش> هفتصد تخت درماني بود. ساير مراکز درماني قم در آن زمان، همگي قديمي و فرسوده> بودند و تکافوي نيازهاي رو به افزايش بيماران شهر و روستاهاي اطراف را نمي> کردند، لذا شروع به کار مرکز مدرني که به تنهايي بيش از همه ي آنها، گنجايش> داشت، گام مهمي در حل مشکلات قديمي شهر در بخش درمان، شمرده مي شد.>>


> اداره ي آن اما هيچ گاه به شبکه ي رسمي بهداشت و درمان قم که بجز بيمارستان> خصوصي آيت الله گلپايگاني، کنترل بقيه ي مراکز بيمارستاني شهر را در دست داشت،> سپرده نشد. در آن ايام بنياد شهيد انقلاب اسلامي تحت رياست مهدي کروبي رييس وقت> مجلس شورا در اوج قدرت بود و اقدامات همسر وي حاجيه خانم کروبي در بخش پزشکي> بنياد که با پرداخت يارانه، بيمارستانهايي معظم را با خدماتي مدرن و کيفيتي خوب> اما ارزانقيمت براي عموم اداره مي کرد، تجربه اي نسبتاً موفق ارزيابي شده بود.> چنين شد که بيمارستان مزبور نيز به همين راه رفت و بزودي در هيئت يک بيمارستان> عمومي کامل، اصليترين ارائه دهنده ي خدمات درماني در منطقه شد.>


> آن ايام را مي توان روزهاي خوش بيمارستان بهشتي و مردم قم که سال ها در انتظار> افتتاح آن بودند، شمرد. اقشار کم درآمد شهر براي نخستين بار دريافت خدمات> درماني مطلوب بدون تحقير و پايمال شدن عزت و مناعت شان را در اين بيمارستان> تجربه مي کردند. ارائه ي رايگان خدمات درماني تخصصي به بيمه شده ها و دريافت> کسري از تعرفه ي خدمات درماني مصوب دولت از سايرين باعث استقبال مردم شده و ظرف> مدتي کوتاه بيمارستان را به حداکثر ظرفيت سرويس دهي رساند.>>


اين روزگار رونق اما چندان دير نپاييد. اواخر بهار 68 واقعه ي وفات آيت الله> خميني بنيانگزار جمهوري اسلامي رخ داد. عصر پس از آيت الله خميني در حيات> جمهوري
اسلامي آغاز شده بود و اين رخدادهاي عرصه ي سياست بود که ظرف سالهاي> آينده سرنوشت مجموعه ي درمان قم و بيمارستان بهشتي را رقم مي زد.>>


> يکي دو سالي از شروع دهه ي هفتاد نگذشته بود که روحانيون قم در ادامه ي مطالبات> دامنه دار خويش از رهبر جديد، طرحي را روي ميز گذاشتند که ثمراتش بعدها خود> آنان را هم واداشت که دامن کشان از معرکه بگريزند. طراحان بر آن بودند که زنان> مومنه در سراسر کشور و بويژه در دارالمومنين قم از آن که ناچارند در هنگام> بيماري به پزشکان غير همجنس مراجعه کنند، در عذابند و نيازهاي جامعه ي اسلامي> اقتضا ميکند که به فوريت دانشگاهي تاسيس شود و به تربيت کادر درماني همجنس براي> پاسخ به اين نياز همت گمارد! در آن ايام البته گوش طراحان بر گلايه هاي جامعه ي> پزشکي که طرح هاي اينچنيني را وهن شان و منزلت طب و فرو کاستن رابطه ي طبيب و> بيمار به يک هم نشيني مفسده برانگيز مي شمردند، بسته بود و استدلال هايي از اين> دست که جداسازي مورد نظر نه در تاريخ طب سابقه داشته است و نه در سيره ي پيامبر> اسلام و امامان شيعه، خريداري نداشت! واقعيت اين بود که طراحان در اختيار داشتن> و اداره ي دانشگاه علوم پزشکي را به هر دليل جذاب و هيجان انگيز يافته بودند و> اراده شان بر عملي کردن اين خواست قرار گرفته بود. چنين بود که روحانيت شيفته ي> خدمت قم که در اين راه هيچ آداب و ترتيبي را هم برنمي تابيد با عنايات رهبري> قدم در راه تاسيس "دانشگاه علوم پزشکي فاطميه" گذاشت. دانشگاهي که مقرر بود،> اعضاء هيئت علمي، کادر اداري و ساير کارکنان آن از ميان خواهران مومنه ي مقيد> به حجاب برتر گزينش شوند و دانشجويانش نيز براي احراز همين صفات پس از گزينش> علمي در کنکور از صافي مصاحبه و تحقيقات براي تعيين صلاحيت بگذرند تا در فضايي> معنوي به دور از معاشرت هاي گناه آلود به آموختن توامان پزشکي و احکام شارع> مقدس بپردازند.>


> طرح تاسيس دانشگاه علوم پزشکي فاطميه به سرعت مورد موافقت رهبري قرار گرفت و به> فرمان ايشان هيئت امناي دانشگاه متشکل از چند روحاني متنفذ منصوب شدند و دولت> نيز موظف به حداکثر همکاري با اين مجموعه گرديد. اعطاي قطعه زمين بزرگي در جنوب> غربي قم و تخصيص اعتبارات کلان دولتي براي ساخت پرديس دانشگاه و همچنين صدور> فوري همه ي مجوزهاي لازم بخش کوچکتر همکاري دولت با تشکيلاتي بود که عملاً> خصوصي محسوب مي شد. اما بخشش سخاوتمندانه تر هنوز در راه بود. دانشگاه تازه> تاسيس نيازمند بيمارستاني براي آموزش باليني دانشجويان خود بود و بر کدام> بيمارستان بهتر از بهشتي مي توانست انگشت نهد؟ اينگونه بود که فعالترين و مدرن> ترين مرکز درماني قم نيز به دانشگاه علوم پزشکي فاطميه هديه شد تا تبديل به> مرکز آموزشي درماني ويژه ي بانوان شود.>>


> ايام رونق بيمارستان ناگهان به سر آمده بود. اغلب پرسنل مذکر و کادر درماني> بيمارستان به سرعت اخراج و برخورد با اعتراضات برخي از آنان نيز به وزارت> اطلاعات و زندان اوين محول شد. در دوره ي جديد مقرر بود که فقط پزشکان، کادر> درماني و کارکنان زن آنهم پس از تاييد صلاحيتهاي اخلاقي و عقيدتي در بيمارستان> شاغل باشند و تنها به مراجعين و بيماران زن سرويس داده شود. گردانندگان پنهان> نمي کردند که طرح تبديل بيمارستان بهشتي را به مرکز درماني منحصر به فردي که در> آن جداسازي جنسيتي به معناي مطلق رعايت شده، در سر دارند و منتظر سرازير شدن> خيل مرضات مومنه از سراسر جهان اسلام به اين الگوي تمام و کمال اسلام فقاهتي> بودند. اما آنچه در عمل روي داد، خلاف انتظار آنان بود. استقبال مردم از اين> طرح نااميد کننده و روند مراجعه ي بيماران روز به روز رو به کاهش بود تا بدانجا> که بيمارستان در اغلب اوقات با کمتر از ده درصد از ظرفيتش که آن هم به بخش زنان> و زايمان محدود مي شد، مشغول سرويس دهي بود. در اين شرايط آماده ي سرويس نگه> داشتن تعداد زيادي تخت درماني هميشه خالي هزينه ي گزافي بر بيمارستان تحميل مي> کرد، و لذا گردانندگان چاره ي کار را در حذف و ادغام بخشها و کاستن مکرر از> تعداد تختهاي فعال ديدند و ادامه ي اين روند سرانجام بهشتي را با ساختمان عظيم> و تاسيسات گسترده اش، به مرکزي کوچک و محقر بدل کرد. طنز روزگار بود که با> رسيدن دانشجويان دانشگاه فاطميه به مقطع باليني، آنها با مشکل کمبود شديد بيمار> مواجه بودند. اين مشکل چنان حاد و لاينحل بود که مسئولان وقت دانشگاه را ناچار> به اتخاذ تصميمي غريب اما اجباري کرد. آنان از خير جداسازي جنسيتي که انگيزه و> هدف انحصاري و اوليه تاسيس دانشگاه فاطميه اعلام شده بود، گذشتند و دست به> دامان شبکه ي دولتي بهداشت و درمان قم شدند تا بيمارستانهاي غير آموزشي دولتي> قم دانشجويان دانشگاه را بپذيرند و آموزش باليني آنها را عهده دار شوند. با> تثبيت اين روند، طرح "آموزش پزشکي همگن" به دست فراموشي سپرده شد و فاطميه نيز> به عنوان دانشگاهي که فقط دانشجوي دختر مي پذيرفت و خصوصي بودنش مانعي در جهت> استفاده ي مستمر از اعتبارات دولتي محسوب نمي شد، به کار خويش ادامه داد.> بيمارستان بهشتي نيز کاملاً از مجموعه ي درمان شهر حذف شده و به آرامي به سوي> متروکه شدن پيش رفت.>


>>> دهه هفتاد رو به پايان بود. بيش از دو سال از انتخاب سيد محمد خاتمي به رياست> جمهوري با راي مردم در دوم خرداد 76 مي گذشت و اکنون دولت اصلاحات بر سر کار> آمده بود. فضاي رسانه اي کشور به نحو محسوسي بازتر از گذشته و شرايط براي> حرکتهاي دانشجويي مساعد بود. در چنين فضايي بود که ناگهان تشت دانشگاه علوم> پزشکي فاطميه با سر و صداي فراوان از بام افتاد. پرده ها کنار رفتند و وضعيت> نابسامان فاطميه در معرض ديد همگان قرار گرفت. دانشجويان دانشگاه که بيانيه> هايشان مي گفت از سالها محدوديت و تحميل به تنگ آمده اند، در اعتراض به عملکرد> مديريت و هيئت امناي دانشگاه در ايجاد وضعيت نابسامان آموزشي، تحميل محدوديتهاي> تنگ نظرانه و سلايق شخصي، دست به تحصني گسترده و دنباله دار در دانشگاه زدند.> در ابتداي تحصن دانشجويان، دکتر محمد فرهادي وزير وقت بهداشت، درمان و آموزش> پزشکي از بيم نارضايتي علماي قم حتي از پذيرفتن نمايندگان دانشجويان متحصن> خودداري کرد، اما حرکت اعتراضي دانشجويان عليرغم بي توجهي دولت اصلاحات، ادامه> يافت و منجر به تعطيل کامل فعاليت هاي آموزشي دانشگاه شد. ادامه ي اعتراضات و> تحصن دانشجويان باعث شد که اندک اندک ابعاد جديدي از مشکلات گسترده ي فاطميه> روشن شود. بزودي فاش شد که کارمندان آن دانشگاه و بويژه پرسنل بيمارستان بهشتي> ماه هاست که حقوق نگرفته اند و دانشگاه عليرغم دريافت شهريه از دانشجويان و> استفاده گسترده از اعتبارات دولتي به شدت مقروض است. روشن نبود که اعتبارات> هنگفت در اختيار مسئولان دانشگاه کجا رفته و چگونه هزينه شده است. اعتراضات> دانشجويي تا مدتها ادامه يافت و در نتيجه ي آن رييس وقت دانشگاه کنار رفته،> رياست جديدي براي دانشگاه منصوب گرديد.>>


> دهه ي هشتاد با آغاز به کار مجلس ششم و همزمان با آن قلع و قمع وسيع مطبوعات> توسط قوه ي قضاييه آغاز شده بود. در فاطميه اعتراضات دانشجويي به آرامي فروکش> کرد اما تعطيل فعاليت هاي آموزشي دانشگاه کماکان ادامه داشت. مشکلات مالي و> اجرايي فاطميه کماکان لاينحل مانده بود و ديگر امکان استفاده گسترده از> اعتبارات دولتي هم ميسر نبود. اکنون اندک اندک روشن شده بود که گردانندگان> فاطميه خود ترجيح مي دهند که دامن کشان از تبعات آنچه در اين معرکه کرده اند،> بگريزند و تنها به دنبال در بردن آبروي خود از اين مخمصه هستند. چنين شد که> چندي بعد وزارت بهداشت که همواره از بيم درگير شدن با روحانيت متنفذ قم کوشيده> بود، فاصله ي خود را با اين داستان حفظ کند، بالاخره با اطمينان از اين که آنچه> مي کند، چندان اعتراضي در قم برنخواهد انگيخت، از طريق شوراي گسترش آموزش> پزشکي، راي به انحلال دانشگاه موسوم به علوم پزشکي فاطميه و تقسيم دانشجويانش> بين ساير دانشگاه هاي علوم پزشکي داد و بدين شکل پرونده ي طرح موسوم به "آموزش> پزشکي همگن" که ارائه دهندگانش آن را الگويي براي همه ي ممالک اسلامي، اعلام مي> کردند، با بايگاني شدن الگوي مربوطه مختومه شد.>>


>> با انحلال فاطميه نگاه ها متوجه ماترک آن شد. پرديس دانشگاه که در زمين واگذار> شده توسط دولت و با اختصاص اعتبارات دولتي ساخته شده بود، مي توانست مشکل فقدان> ساختمان مناسب براي دانشکده هاي پزشکي، پرستاري و بهداشت را در دانشگاه دولتي> علوم پزشکي قم حل کند. لذا واگذاري آن به مجموعه ي آموزش پزشکي استان توسط> مسئولان وقت بهداشت و درمان قم که اين امر را تاديه بخش کوچکي از ديون فاطميه> به مجموعه ي بهداشت و درمان استان مي شمردند، پيگيري مي شد. اما چنين امري هرگز> محقق نشد و پرديس دانشگاه توسط مسئولان فاطميه به سپاه پاسداران واگذار شد تا> به عنوان پادگان آموزشي مورد استفاده قرار گيرد. قيمت در اين معامله هرگز حتي> براي مسئولان بلندپايه استان، فاش نشد. کسي را هم در قم سر آن نبود که متعرض> معامله اي شود که يک سوي آن روحانيت و طرف ديگرش سپاه بود. اين داستان نيز ديگر> هرگز پيگيري نشد.>>


>> اما بزرگترين مرکز درماني استان، يعني بيمارستان بهشتي سرنوشت ديگري داشت.> گردانندگان فاطميه خود را مالک بيمارستان مي دانستند و حتي در مقطعي از تصميم> آنان به تغيير کاربري بيمارستان و فروشش به بخش خصوصي خبر مي رسيد. اما دولت> معتقد بود که واگذاري بيمارستاني که تماماً با اعتبارات ملي ساخته شده به هيئت> امناي دانشگاه به معناي انتقال مالکيت آن نبوده است و حال که ديگر دانشگاهي در> ميان نيست، بيمارستان بايستي هر چه زودتر به مجموعه ي درمان شهر بازگردد، اما> روشن بود که گردانندگان فاطميه بيمارستان بهشتي را بدون دريافت مبالغي هنگفت به> دولت باز پس نخواهند داد. در اين شرايط بود که موضوع بازگشت اين بيمارستان به> مجموعه ي بهداشت و درمان استان، مورد توجه مجلس اصلاحات قرار گرفت و مجلس نيز> بازگرداندن بيمارستان به دولت را تصويب کرد، اما چنان که انتظار مي رفت با> دخالت شوراي نگهبان به نفع هم صنفان قمي مصوبه ي مجلس وتو شد و نهايتاً موضوع> براي تعيين تکليف نهايي به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع شد و سرانجام در سال 82> مجمع تشخيص مصلحت مصوب نمود که با پرداخت مبلغ 40 ميليارد ريال از صندوق دولت> به مسئولان فاطميه بيمارستان مزبور به مجموعه ي درمان استان قم بازگردد.>


>> اجراي مصوبه ي مجمع تشخيص مصلحت نزديک به دو سال زمان برد و سرانجام در اوائل> سال 84 بود که ساختمان متروکه، تخريب شده و خالي از تجهيزات بيمارستان به> مجموعه ي رسمي بهداشت و درمان استان تحويل شد. بررسي هاي اوليه نشان مي داد که> کليه ي تجهيزات بيمارستان حتي بخشي از تجهيزات که بردن آنها مستلزم تخريب بوده> است، تخليه شده و زيرساخت ها و تاسيسات بيمارستان نيز به نحو گسترده اي تخريب> گرديده اند. برآوردها از نياز به بودجه اي چند ده ميلياردي جهت بازسازي و تجهيز> مجدد بيمارستان و بازگرداندن آن به سطح سرويس دهي پيشين حکايت داشتند، چنان که> پس از گذشت دو سال از بازگشت به تشکيلات رسمي بهداشت و درمان استان و صرف بيش> از 35 ميليارد ريال اعتبار، بيمارستان بهشتي هنوز بازگشايي و آماده ي سرويس دهي> مجدد نشده است. اکنون با نگاهي به آنچه گذشته است، ارزيابي عملکرد فقهاي حاکم> در دخالت در حوزه ي درمان و آموزش پزشکي و درک تبعات اين عملکرد آسان تر است.> طراحان اين طرح مسلماً هنوز بر صحت و ضرورت آنچه کرده اند، مهر تاييد مي زنند و> توطئه ي خناسان و دستهاي مرموز دشمنان اسلام را عامل شکست طرح خود مي شمارند.> در مقابل، تهيه ي سياهه اي از خسارات و هزينه هايي که اين طرح و تبعاتش بر مردم> قم و مجموعه ي بهداشت و درمان استان تحميل کرده است، نيز مشکل نيست. اما تهيه> چنين سياهه اي فعلاً به کار کسي نمي آيد. زيرا پاسخگويي در برابر عملکرد در> ايران اسلامي روش ناگزيري براي فقهاي حاکم نيست.>>
>> دهه هفتاد رو به پايان بود. بيش از دو سال از انتخاب سيد محمد خاتمي به رياست> جمهوري با راي مردم در دوم خرداد 76 مي گذشت و اکنون دولت اصلاحات بر سر کار> آمده بود. فضاي رسانه اي کشور به نحو محسوسي بازتر از گذشته و شرايط براي> حرکتهاي دانشجويي مساعد بود. در چنين فضايي بود که ناگهان تشت دانشگاه علوم> پزشکي فاطميه با سر و صداي فراوان از بام افتاد. پرده ها کنار رفتند و وضعيت> نابسامان فاطميه در معرض ديد همگان قرار گرفت. دانشجويان دانشگاه که بيانيه> هايشان مي گفت از سالها محدوديت و تحميل به تنگ آمده اند، در اعتراض به عملکرد> مديريت و هيئت امناي دانشگاه در ايجاد وضعيت نابسامان آموزشي، تحميل محدوديتهاي> تنگ نظرانه و سلايق شخصي، دست به تحصني گسترده و دنباله دار در دانشگاه زدند.> در ابتداي تحصن دانشجويان، دکتر محمد فرهادي وزير وقت بهداشت، درمان و آموزش> پزشکي از بيم نارضايتي علماي قم حتي از پذيرفتن نمايندگان دانشجويان متحصن> خودداري کرد، اما حرکت اعتراضي دانشجويان عليرغم بي توجهي دولت اصلاحات، ادامه> يافت و منجر به تعطيل کامل فعاليت هاي آموزشي دانشگاه شد. ادامه ي اعتراضات و> تحصن دانشجويان باعث شد که اندک اندک ابعاد جديدي از مشکلات گسترده ي فاطميه> روشن شود. بزودي فاش شد که کارمندان آن دانشگاه و بويژه پرسنل بيمارستان بهشتي> ماه هاست که حقوق نگرفته اند و دانشگاه عليرغم دريافت شهريه از دانشجويان و> استفاده گسترده از اعتبارات دولتي به شدت مقروض است. روشن نبود که اعتبارات> هنگفت در اختيار مسئولان دانشگاه کجا رفته و چگونه هزينه شده است. اعتراضات> دانشجويي تا مدتها ادامه يافت و در نتيجه ي آن رييس وقت دانشگاه کنار رفته،> رياست جديدي براي دانشگاه منصوب گرديد.>





>> دهه ي هشتاد با آغاز به کار مجلس ششم و همزمان با آن قلع و قمع وسيع مطبوعات> توسط قوه ي قضاييه آغاز شده بود. در فاطميه اعتراضات دانشجويي به آرامي فروکش> کرد اما تعطيل فعاليت هاي آموزشي دانشگاه کماکان ادامه داشت. مشکلات مالي و> اجرايي فاطميه کماکان لاينحل مانده بود و ديگر امکان استفاده گسترده از> اعتبارات دولتي هم ميسر نبود. اکنون اندک اندک روشن شده بود که گردانندگان> فاطميه خود ترجيح مي دهند که دامن کشان از تبعات آنچه در اين معرکه کرده اند،> بگريزند و تنها به دنبال در بردن آبروي خود از اين مخمصه هستند. چنين شد که> چندي بعد وزارت بهداشت که همواره از بيم درگير شدن با روحانيت متنفذ قم کوشيده> بود، فاصله ي خود را با اين داستان حفظ کند، بالاخره با اطمينان از اين که آنچه> مي کند، چندان اعتراضي در قم برنخواهد انگيخت، از طريق شوراي گسترش آموزش> پزشکي، راي به انحلال دانشگاه موسوم به علوم پزشکي فاطميه و تقسيم دانشجويانش> بين ساير دانشگاه هاي علوم پزشکي داد و بدين شکل پرونده ي طرح موسوم به "آموزش> پزشکي همگن" که ارائه دهندگانش آن را الگويي براي همه ي ممالک اسلامي، اعلام مي> کردند، با بايگاني شدن الگوي مربوطه مختومه شد.>>
> طرح تاسيس دانشگاه علوم پزشکي فاطميه به سرعت مورد موافقت رهبري قرار گرفت و به> فرمان ايشان هيئت امناي دانشگاه متشکل از چند روحاني متنفذ منصوب شدند و دولت> نيز موظف به حداکثر همکاري با اين مجموعه گرديد. اعطاي قطعه زمين بزرگي در جنوب> غربي قم و تخصيص اعتبارات کلان دولتي براي ساخت پرديس دانشگاه و همچنين صدور> فوري همه ي مجوزهاي لازم بخش کوچکتر همکاري دولت با تشکيلاتي بود که عملاً> خصوصي محسوب مي شد. اما بخشش سخاوتمندانه تر هنوز در راه بود. دانشگاه تازه> تاسيس نيازمند بيمارستاني براي آموزش باليني دانشجويان خود بود و بر کدام> بيمارستان بهتر از بهشتي مي توانست انگشت نهد؟ اينگونه بود که فعالترين و مدرن> ترين مرکز درماني قم نيز به دانشگاه علوم پزشکي فاطميه هديه شد تا تبديل به> مرکز آموزشي درماني ويژه ي بانوان شود





> ايام رونق بيمارستان ناگهان به سر آمده بود. اغلب پرسنل مذکر و کادر درماني> بيمارستان به سرعت اخراج و برخورد با اعتراضات برخي از آنان نيز به وزارت> اطلاعات و زندان اوين محول شد. در دوره ي جديد مقرر بود که فقط پزشکان، کادر> درماني و کارکنان زن آنهم پس از تاييد صلاحيتهاي اخلاقي و عقيدتي در بيمارستان> شاغل باشند و تنها به مراجعين و بيماران زن سرويس داده شود. گردانندگان پنهان> نمي کردند که طرح تبديل بيمارستان بهشتي را به مرکز درماني منحصر به فردي که در> آن جداسازي جنسيتي به معناي مطلق رعايت شده، در سر دارند و منتظر سرازير شدن> خيل مرضات مومنه از سراسر جهان اسلام به اين الگوي تمام و کمال اسلام فقاهتي> بودند. اما آنچه در عمل روي داد، خلاف انتظار آنان بود. استقبال مردم از اين> طرح نااميد کننده و روند مراجعه ي بيماران روز به روز رو به کاهش بود تا بدانجا> که بيمارستان در اغلب اوقات با کمتر از ده درصد از ظرفيتش که آن هم به بخش زنان> و زايمان محدود مي شد، مشغول سرويس دهي بود. در اين شرايط آماده ي سرويس نگه> داشتن تعداد زيادي تخت درماني هميشه خالي هزينه ي گزافي بر بيمارستان تحميل مي> کرد، و لذا گردانندگان چاره ي کار را در حذف و ادغام بخشها و کاستن مکرر از> تعداد تختهاي فعال ديدند و ادامه ي اين روند سرانجام بهشتي را با ساختمان عظيم> و تاسيسات گسترده اش، به مرکزي کوچک و محقر بدل کرد. طنز روزگار بود که با> رسيدن دانشجويان دانشگاه فاطميه به مقطع باليني، آنها با مشکل کمبود شديد بيمار> مواجه بودند. اين مشکل چنان حاد و لاينحل بود که مسئولان وقت دانشگاه را ناچار> به اتخاذ تصميمي غريب اما اجباري کرد. آنان از خير جداسازي جنسيتي که انگيزه و> هدف انحصاري و اوليه تاسيس دانشگاه فاطميه اعلام شده بود، گذشتند و دست به> دامان شبکه ي دولتي بهداشت و درمان قم شدند تا بيمارستانهاي غير آموزشي دولتي> قم دانشجويان دانشگاه را بپذيرند و آموزش باليني آنها را عهده دار شوند. با> تثبيت اين روند، طرح "آموزش پزشکي همگن" به دست فراموشي سپرده شد و فاطميه نيز> به عنوان دانشگاهي که فقط دانشجوي دختر مي پذيرفت و خصوصي بودنش مانعي در جهت> استفاده ي مستمر از اعتبارات دولتي محسوب نمي شد، به کار خويش ادامه داد.> بيمارستان بهشتي نيز کاملاً از مجموعه ي درمان شهر حذف شده و به آرامي به سوي> متروکه شدن پيش رفت.

گزارش يک شکست

>>> اگر به قم سفر کرده باشيد، هنگام نزديک شدن به شهر از سمت آزاد راه تهران،> ساختمان بلندي را کنار بزرگراه و در حاشيه ي شمال شرقي شهر ديده ايد. بنايي که> به شهادت تابلوي نصب شده بر سردرش، حداقل زماني متعلق به يک بيمارستان بوده> است. بيمارستاني که در گذشته ي نه چندان دور رونقي رشک انگيز داشت، اما اکنون> در کنار قم ساکت و مهجور افتاده و تاوان تجربه اي شکست خورده از پرشمار تجارب> ظاهربينانه ي به رنگ شرع خواستن همه چيز را مي پردازد!>>


>> بيمارستان شهيد بهشتي در اواسط دهه ي شصت به مجموعه ي درمان قم پيوست و مطابق> روال مالوف در نامگذاري، نام يکي از روحانيون پيشتاز در اسلام سياسي را که جان> در اين راه گذاشته بود، برايش برگزيدند. با اين همه بخش اعظم فعاليتهاي مربوط> به احداث بيمارستان در دوران پهلوي و پيش از انقلاب به انجام رسيده بود.>


>> اين بيمارستان در هنگام آغاز به کار مرکزي مدرن با سي هزار متر زيربنا و گنجايش> هفتصد تخت درماني بود. ساير مراکز درماني قم در آن زمان، همگي قديمي و فرسوده> بودند و تکافوي نيازهاي رو به افزايش بيماران شهر و روستاهاي اطراف را نمي> کردند، لذا شروع به کار مرکز مدرني که به تنهايي بيش از همه ي آنها، گنجايش> داشت، گام مهمي در حل مشکلات قديمي شهر در بخش درمان، شمرده مي شد.>>


>> اداره ي آن اما هيچ گاه به شبکه ي رسمي بهداشت و درمان قم که بجز بيمارستان> خصوصي آيت الله گلپايگاني، کنترل بقيه ي مراکز بيمارستاني شهر را در دست داشت،> سپرده نشد. در آن ايام بنياد شهيد انقلاب اسلامي تحت رياست مهدي کروبي رييس وقت> مجلس شورا در اوج قدرت بود و اقدامات همسر وي حاجيه خانم کروبي در بخش پزشکي> بنياد که با پرداخت يارانه، بيمارستانهايي معظم را با خدماتي مدرن و کيفيتي خوب> اما ارزانقيمت براي عموم اداره مي کرد، تجربه اي نسبتاً موفق ارزيابي شده بود.> چنين شد که بيمارستان مزبور نيز به همين راه رفت و بزودي در هيئت يک بيمارستان> عمومي کامل، اصليترين ارائه دهنده ي خدمات درماني در منطقه شد.>


>> آن ايام را مي توان روزهاي خوش بيمارستان بهشتي و مردم قم که سال ها در انتظار> افتتاح آن بودند، شمرد. اقشار کم درآمد شهر براي نخستين بار دريافت خدمات> درماني مطلوب بدون تحقير و پايمال شدن عزت و مناعت شان را در اين بيمارستان> تجربه مي کردند. ارائه ي رايگان خدمات درماني تخصصي به بيمه شده ها و دريافت> کسري از تعرفه ي خدمات درماني مصوب دولت از سايرين باعث استقبال مردم شده و ظرف> مدتي کوتاه بيمارستان را به حداکثر ظرفيت سرويس دهي رساند.>


> اين روزگار رونق اما چندان دير نپاييد. اواخر بهار 68 واقعه ي وفات آيت الله> خميني بنيانگزار جمهوري اسلامي رخ داد. عصر پس از آيت الله خميني در حيات> جمهوري اسلامي آغاز شده بود و اين رخدادهاي عرصه ي سياست بود که ظرف سالهاي> آينده سرنوشت مجموعه ي درمان قم و بيمارستان بهشتي را رقم مي زد.>


> يکي دو سالي از شروع دهه ي هفتاد نگذشته بود که روحانيون قم در ادامه ي مطالبات> دامنه دار خويش از رهبر جديد، طرحي را روي ميز گذاشتند که ثمراتش بعدها خود> آنان را هم واداشت که دامن کشان از معرکه بگريزند. طراحان بر آن بودند که زنان> مومنه در سراسر کشور و بويژه در دارالمومنين قم از آن که ناچارند در هنگام> بيماري به پزشکان غير همجنس مراجعه کنند، در عذابند و نيازهاي جامعه ي اسلامي> اقتضا ميکند که به فوريت دانشگاهي تاسيس شود و به تربيت کادر درماني همجنس براي> پاسخ به اين نياز همت گمارد! در آن ايام البته گوش طراحان بر گلايه هاي جامعه ي> پزشکي که طرح هاي اينچنيني را وهن شان و منزلت طب و فرو کاستن رابطه ي طبيب و> بيمار به يک هم نشيني مفسده برانگيز مي شمردند، بسته بود و استدلال هايي از اين> دست که جداسازي مورد نظر نه در تاريخ طب سابقه داشته است و نه در سيره ي پيامبر> اسلام و امامان شيعه، خريداري نداشت! واقعيت اين بود که طراحان در اختيار داشتن> و اداره ي دانشگاه علوم پزشکي را به هر دليل جذاب و هيجان انگيز يافته بودند و> اراده شان بر عملي کردن اين خواست قرار گرفته بود. چنين بود که روحانيت شيفته ي> خدمت قم که در اين راه هيچ آداب و ترتيبي را هم برنمي تابيد با عنايات رهبري> قدم در راه تاسيس "دانشگاه علوم پزشکي فاطميه" گذاشت. دانشگاهي که مقرر بود،> اعضاء هيئت علمي، کادر اداري و ساير کارکنان آن از ميان خواهران مومنه ي مقيد> به حجاب برتر گزينش شوند و دانشجويانش نيز براي احراز همين صفات پس از گزينش> علمي در کنکور از صافي مصاحبه و تحقيقات براي تعيين صلاحيت بگذرند تا در فضايي> معنوي به دور از معاشرت هاي گناه آلود به آموختن توامان پزشکي و احکام شارع> مقدس بپردازند.

Sunday, July 8, 2007

فساد اخلاقی در دانشگاه

از کرامات دولتمردان است که : ا
فساد اخلاقي
خوشحاليم از اينکه بالاخره متوجه شديم بيشترين فساد اخلاقي در اين کشور، در کجا است. ما دقيقاً نمي دانستيم اگر کسي

فساد اخلاقي داشته باشد کجا مي رود که خب اخيراً گفته شد بيشترين فساد اخلاقي در دانشگاه ها است.الف) يعني دانشگاه ها امکانات مناسب براي فساد اخلاقي را دارند؟ ب) نمي دانستيم براي ورود به مراکز فساد اخلاقي بايد کلي درس خواند و کنکور هم داد، ج) فساد اخلاقي در زمان سابق خيلي ساده تر بوده چون نه بايد واحد پاس مي کردي تا فساد کني نه در يک ترم معدلت بالاي دوازده مي شد تا به فسادت برسي. د) فساد اخلاقي، فساد اخلاقي که مي گن، اين بود؟
،گويا طرح جمع آوري کتاب هاي نامناسب از کتابخانه هاي کشور شروع شده. از اينکه دوستان تا اين حد نگران گمراه شدن مردم هستند و حتي کتاب هاي مجوزدار را جمع مي کنند کلاً مزيد بر امتنانيم، الف) پيشنهاد مي دهيم در اقدامي اصولي تر به جاي کتاب ها، کتابخانه ها را جمع آوري کنيد. ب) کتاب، جزء معدود مواردي اساساً چيز نامناسبي است، باور کنيد. ج) همين است ديگر، اول کتاب مي خوانند، بعد دانشگاه قبول مي شوند، بعد مي روند سراغ فساد اخلاقي. د) عجالتاً در قدم اول بد نيست. البته يک حال عدالت محورانه به کتابخانه ها بدهيد تا بدين ترتيب تمام مردم از کتاب نخواندن به مساوات بهره مند شوند

Saturday, July 7, 2007

ائمه مانند گوسفند مفید هستند!!!


این جوک رو هم بخونین از وزیر فرهنگ!!!!ا

صفارهرندی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت فعلی در همایش فرهنگ فاطمی،
اتحاد ملی و انسجام اسلامی که سه‌شنبه، 12تیرماه در سالن همایش‌های صداو سیما برگزار شد،

در جمع خبرنگاران در تشریح جایگاه ائمه به ساحت مقدس این امامان توهین کرد
!
صفارهرندی در جمع خبرنگاران اذعان داشت: که ائمه همانند (گوسفند) هستند

و بنی‌امیه همانند سگ می‌باشند.
صفارهرندی در ادامه تصریح کرد: گوسفند برای مردم سودهای فراوانی دارد
و تمام قسمت‌های آن مورد استفاده است، ائمه نیز این‌چنین هستند.
وی افزود: پس از گذشت قرن‌ها اسم ائمه هم‌چنان باقی مانده است و نسل بنی‌امیه مانند سگ
که در حال نابودی است، منقرض می‌شود
.
صفارهرندی درپاسخ به اعتراض خبرنگاران مبنی بر این‌که این حرف از سوی

شخص اول فرهنگی کشور! جایز نیست به آیه‌ای از قرآن اشاره کرد: «در مثل مناقشه نیست
»!!!!!!!!

افتخارات رضاخانی

بعضی وقتها خود اخبار این کشور جوکه مثلا افتخارات دولت نهم
که روز و شب به سبک رضاخانی به خورد مردم میدن و اگه بخوای باور کنی ... مثلا از این افتخارات: ا

اعطای وام های بی حساب به دولت های دوست – برادر و مسلمان منطقه هم جزو افتخارات ماست . در کشوری که

به بهانه گرانی بنزین و نداشتن بودجه , بنزین رو جیره بندی میکنن اونهم درست در فصل تابستان که خانواده ها

میخواستن به سفر برن , میان و به عراق 1000 میلیارد وام میدن ! به افغانستان 500 میلیون دلار میدن به خماس

ماهانه 120 میلیون دلار بلاعوض میدن به خزب الله 100 میلیون دلار ماهانه پرداخت میکنن , بدهی های ونزوئلا رو

میبخشن , 16 میلیارد دلار برای سوریه هواپیما از روسیه میخرن , بنزین مجانی به سوریه میدن و ... همه اینها از

کیسه مردم ماست . نداری و فقر رو برای ما دارن , دارندگی و برازندگی رو برای حامیان تروریستشون !!!!



- قیمت گوشت و مرغ و لبنیات و میوه و سبزی 4 برابر شده . البته از افتخارات دولت نهم اینه که مردم میتونن این

اجناس رو از دم منزل احمدی نژاد اینا بخرن . چطور که سال گذشته گوجه فرنگی شد 3000 تومان و احمدی نژاد به

مردم ایران گفت که بیان از دم منزلش خرید کنن که میده 1200 تومان . قصابی و بقالی و میوه فروشی و معاملات

املاکی و ... محله احمدی نژاد اینا چقدر با انصافن ...


- گرانی دارو و خدمات درمانی و افزایش ویزیت پزشکان هم از افتخارات دولت نهمه که در اون پزشکان بیکار به

مشاغل پست دست میزنن و مردم عادی از خدمات پزشکی محرومن !


- گاز مفت و مجانی ایران رو میدن به ترکیه و پاکستان و هند تا بیشتر دلار بگیرن تا بتونن دوستان تروریستشون رو

تامین مالی کنن



به بهانه مبارزه با دشمنان فرضی : آمریکا , اسرائیل , ضد انقلاب و روشنفکرانی که ممکنه انقلاب نرم و مخملی و

کتانی و مخمل کبریتی و قالی خرسکی راه بندازن !!!


- افزایش توقیف روزنامه ها و نشریات هم از افتخارات دولت نهمه .- کتک زدن دختران و زنان به بهانه بد حجابی

هم از این افتخاراته !



- ایجاد جو رعب و وحشت هم جزو افتخارات این دولته !


- کتک زدن و دستگیر کردن معلمان و کارگران و دانشجویان و ... هم از افتخارات دولت احمدی نژاده .


- مبارزه با اوباش و اراذل به بهانه ایجاد حکومت نظامی و تصفیه حساب های شخصی با مردم , هم از افتخارات این

دولته . بستن آفتابه به گردن جوونهای مردم و خلافکارهایی که همگی محصول سیاست های نادرست همین حکومت

بودن هر جزو این افتخارات میتونه باشه ! مثل مار در آستین پروردن و بعد کشتن اون مار ...