Monday, July 16, 2007

گزارش يک شکست

> گزارش يک شکست>
> دانشگاه علوم پزشکي فاطميه - پنجشنبه 14 تیر 1386 ]>

> اگر به قم سفر کرده باشيد، هنگام نزديک شدن به شهر از سمت آزاد راه تهران،> ساختمان بلندي را کنار بزرگراه و در حاشيه ي شمال شرقي شهر ديده ايد. بنايي که> به شهادت تابلوي نصب شده بر سردرش، حداقل زماني متعلق به يک بيمارستان بوده> است. بيمارستاني که در گذشته ي نه چندان دور رونقي رشک انگيز داشت، اما اکنون> در کنار قم ساکت و مهجور افتاده و تاوان تجربه اي شکست خورده از پرشمار تجارب> ظاهربينانه ي به رنگ شرع خواستن همه چيز را مي پردازد!>>


> بيمارستان شهيد بهشتي در اواسط دهه ي شصت به مجموعه ي درمان قم پيوست و مطابق> روال مالوف در نامگذاري، نام يکي از روحانيون پيشتاز در اسلام سياسي را که جان> در اين راه گذاشته بود، برايش برگزيدند. با اين همه بخش اعظم فعاليتهاي مربوط> به احداث بيمارستان در دوران پهلوي و پيش از انقلاب به انجام رسيده بود.>


> اين بيمارستان در هنگام آغاز به کار مرکزي مدرن با سي هزار متر زيربنا و گنجايش> هفتصد تخت درماني بود. ساير مراکز درماني قم در آن زمان، همگي قديمي و فرسوده> بودند و تکافوي نيازهاي رو به افزايش بيماران شهر و روستاهاي اطراف را نمي> کردند، لذا شروع به کار مرکز مدرني که به تنهايي بيش از همه ي آنها، گنجايش> داشت، گام مهمي در حل مشکلات قديمي شهر در بخش درمان، شمرده مي شد.>>


> اداره ي آن اما هيچ گاه به شبکه ي رسمي بهداشت و درمان قم که بجز بيمارستان> خصوصي آيت الله گلپايگاني، کنترل بقيه ي مراکز بيمارستاني شهر را در دست داشت،> سپرده نشد. در آن ايام بنياد شهيد انقلاب اسلامي تحت رياست مهدي کروبي رييس وقت> مجلس شورا در اوج قدرت بود و اقدامات همسر وي حاجيه خانم کروبي در بخش پزشکي> بنياد که با پرداخت يارانه، بيمارستانهايي معظم را با خدماتي مدرن و کيفيتي خوب> اما ارزانقيمت براي عموم اداره مي کرد، تجربه اي نسبتاً موفق ارزيابي شده بود.> چنين شد که بيمارستان مزبور نيز به همين راه رفت و بزودي در هيئت يک بيمارستان> عمومي کامل، اصليترين ارائه دهنده ي خدمات درماني در منطقه شد.>


> آن ايام را مي توان روزهاي خوش بيمارستان بهشتي و مردم قم که سال ها در انتظار> افتتاح آن بودند، شمرد. اقشار کم درآمد شهر براي نخستين بار دريافت خدمات> درماني مطلوب بدون تحقير و پايمال شدن عزت و مناعت شان را در اين بيمارستان> تجربه مي کردند. ارائه ي رايگان خدمات درماني تخصصي به بيمه شده ها و دريافت> کسري از تعرفه ي خدمات درماني مصوب دولت از سايرين باعث استقبال مردم شده و ظرف> مدتي کوتاه بيمارستان را به حداکثر ظرفيت سرويس دهي رساند.>>


اين روزگار رونق اما چندان دير نپاييد. اواخر بهار 68 واقعه ي وفات آيت الله> خميني بنيانگزار جمهوري اسلامي رخ داد. عصر پس از آيت الله خميني در حيات> جمهوري
اسلامي آغاز شده بود و اين رخدادهاي عرصه ي سياست بود که ظرف سالهاي> آينده سرنوشت مجموعه ي درمان قم و بيمارستان بهشتي را رقم مي زد.>>


> يکي دو سالي از شروع دهه ي هفتاد نگذشته بود که روحانيون قم در ادامه ي مطالبات> دامنه دار خويش از رهبر جديد، طرحي را روي ميز گذاشتند که ثمراتش بعدها خود> آنان را هم واداشت که دامن کشان از معرکه بگريزند. طراحان بر آن بودند که زنان> مومنه در سراسر کشور و بويژه در دارالمومنين قم از آن که ناچارند در هنگام> بيماري به پزشکان غير همجنس مراجعه کنند، در عذابند و نيازهاي جامعه ي اسلامي> اقتضا ميکند که به فوريت دانشگاهي تاسيس شود و به تربيت کادر درماني همجنس براي> پاسخ به اين نياز همت گمارد! در آن ايام البته گوش طراحان بر گلايه هاي جامعه ي> پزشکي که طرح هاي اينچنيني را وهن شان و منزلت طب و فرو کاستن رابطه ي طبيب و> بيمار به يک هم نشيني مفسده برانگيز مي شمردند، بسته بود و استدلال هايي از اين> دست که جداسازي مورد نظر نه در تاريخ طب سابقه داشته است و نه در سيره ي پيامبر> اسلام و امامان شيعه، خريداري نداشت! واقعيت اين بود که طراحان در اختيار داشتن> و اداره ي دانشگاه علوم پزشکي را به هر دليل جذاب و هيجان انگيز يافته بودند و> اراده شان بر عملي کردن اين خواست قرار گرفته بود. چنين بود که روحانيت شيفته ي> خدمت قم که در اين راه هيچ آداب و ترتيبي را هم برنمي تابيد با عنايات رهبري> قدم در راه تاسيس "دانشگاه علوم پزشکي فاطميه" گذاشت. دانشگاهي که مقرر بود،> اعضاء هيئت علمي، کادر اداري و ساير کارکنان آن از ميان خواهران مومنه ي مقيد> به حجاب برتر گزينش شوند و دانشجويانش نيز براي احراز همين صفات پس از گزينش> علمي در کنکور از صافي مصاحبه و تحقيقات براي تعيين صلاحيت بگذرند تا در فضايي> معنوي به دور از معاشرت هاي گناه آلود به آموختن توامان پزشکي و احکام شارع> مقدس بپردازند.>


> طرح تاسيس دانشگاه علوم پزشکي فاطميه به سرعت مورد موافقت رهبري قرار گرفت و به> فرمان ايشان هيئت امناي دانشگاه متشکل از چند روحاني متنفذ منصوب شدند و دولت> نيز موظف به حداکثر همکاري با اين مجموعه گرديد. اعطاي قطعه زمين بزرگي در جنوب> غربي قم و تخصيص اعتبارات کلان دولتي براي ساخت پرديس دانشگاه و همچنين صدور> فوري همه ي مجوزهاي لازم بخش کوچکتر همکاري دولت با تشکيلاتي بود که عملاً> خصوصي محسوب مي شد. اما بخشش سخاوتمندانه تر هنوز در راه بود. دانشگاه تازه> تاسيس نيازمند بيمارستاني براي آموزش باليني دانشجويان خود بود و بر کدام> بيمارستان بهتر از بهشتي مي توانست انگشت نهد؟ اينگونه بود که فعالترين و مدرن> ترين مرکز درماني قم نيز به دانشگاه علوم پزشکي فاطميه هديه شد تا تبديل به> مرکز آموزشي درماني ويژه ي بانوان شود.>>


> ايام رونق بيمارستان ناگهان به سر آمده بود. اغلب پرسنل مذکر و کادر درماني> بيمارستان به سرعت اخراج و برخورد با اعتراضات برخي از آنان نيز به وزارت> اطلاعات و زندان اوين محول شد. در دوره ي جديد مقرر بود که فقط پزشکان، کادر> درماني و کارکنان زن آنهم پس از تاييد صلاحيتهاي اخلاقي و عقيدتي در بيمارستان> شاغل باشند و تنها به مراجعين و بيماران زن سرويس داده شود. گردانندگان پنهان> نمي کردند که طرح تبديل بيمارستان بهشتي را به مرکز درماني منحصر به فردي که در> آن جداسازي جنسيتي به معناي مطلق رعايت شده، در سر دارند و منتظر سرازير شدن> خيل مرضات مومنه از سراسر جهان اسلام به اين الگوي تمام و کمال اسلام فقاهتي> بودند. اما آنچه در عمل روي داد، خلاف انتظار آنان بود. استقبال مردم از اين> طرح نااميد کننده و روند مراجعه ي بيماران روز به روز رو به کاهش بود تا بدانجا> که بيمارستان در اغلب اوقات با کمتر از ده درصد از ظرفيتش که آن هم به بخش زنان> و زايمان محدود مي شد، مشغول سرويس دهي بود. در اين شرايط آماده ي سرويس نگه> داشتن تعداد زيادي تخت درماني هميشه خالي هزينه ي گزافي بر بيمارستان تحميل مي> کرد، و لذا گردانندگان چاره ي کار را در حذف و ادغام بخشها و کاستن مکرر از> تعداد تختهاي فعال ديدند و ادامه ي اين روند سرانجام بهشتي را با ساختمان عظيم> و تاسيسات گسترده اش، به مرکزي کوچک و محقر بدل کرد. طنز روزگار بود که با> رسيدن دانشجويان دانشگاه فاطميه به مقطع باليني، آنها با مشکل کمبود شديد بيمار> مواجه بودند. اين مشکل چنان حاد و لاينحل بود که مسئولان وقت دانشگاه را ناچار> به اتخاذ تصميمي غريب اما اجباري کرد. آنان از خير جداسازي جنسيتي که انگيزه و> هدف انحصاري و اوليه تاسيس دانشگاه فاطميه اعلام شده بود، گذشتند و دست به> دامان شبکه ي دولتي بهداشت و درمان قم شدند تا بيمارستانهاي غير آموزشي دولتي> قم دانشجويان دانشگاه را بپذيرند و آموزش باليني آنها را عهده دار شوند. با> تثبيت اين روند، طرح "آموزش پزشکي همگن" به دست فراموشي سپرده شد و فاطميه نيز> به عنوان دانشگاهي که فقط دانشجوي دختر مي پذيرفت و خصوصي بودنش مانعي در جهت> استفاده ي مستمر از اعتبارات دولتي محسوب نمي شد، به کار خويش ادامه داد.> بيمارستان بهشتي نيز کاملاً از مجموعه ي درمان شهر حذف شده و به آرامي به سوي> متروکه شدن پيش رفت.>


>>> دهه هفتاد رو به پايان بود. بيش از دو سال از انتخاب سيد محمد خاتمي به رياست> جمهوري با راي مردم در دوم خرداد 76 مي گذشت و اکنون دولت اصلاحات بر سر کار> آمده بود. فضاي رسانه اي کشور به نحو محسوسي بازتر از گذشته و شرايط براي> حرکتهاي دانشجويي مساعد بود. در چنين فضايي بود که ناگهان تشت دانشگاه علوم> پزشکي فاطميه با سر و صداي فراوان از بام افتاد. پرده ها کنار رفتند و وضعيت> نابسامان فاطميه در معرض ديد همگان قرار گرفت. دانشجويان دانشگاه که بيانيه> هايشان مي گفت از سالها محدوديت و تحميل به تنگ آمده اند، در اعتراض به عملکرد> مديريت و هيئت امناي دانشگاه در ايجاد وضعيت نابسامان آموزشي، تحميل محدوديتهاي> تنگ نظرانه و سلايق شخصي، دست به تحصني گسترده و دنباله دار در دانشگاه زدند.> در ابتداي تحصن دانشجويان، دکتر محمد فرهادي وزير وقت بهداشت، درمان و آموزش> پزشکي از بيم نارضايتي علماي قم حتي از پذيرفتن نمايندگان دانشجويان متحصن> خودداري کرد، اما حرکت اعتراضي دانشجويان عليرغم بي توجهي دولت اصلاحات، ادامه> يافت و منجر به تعطيل کامل فعاليت هاي آموزشي دانشگاه شد. ادامه ي اعتراضات و> تحصن دانشجويان باعث شد که اندک اندک ابعاد جديدي از مشکلات گسترده ي فاطميه> روشن شود. بزودي فاش شد که کارمندان آن دانشگاه و بويژه پرسنل بيمارستان بهشتي> ماه هاست که حقوق نگرفته اند و دانشگاه عليرغم دريافت شهريه از دانشجويان و> استفاده گسترده از اعتبارات دولتي به شدت مقروض است. روشن نبود که اعتبارات> هنگفت در اختيار مسئولان دانشگاه کجا رفته و چگونه هزينه شده است. اعتراضات> دانشجويي تا مدتها ادامه يافت و در نتيجه ي آن رييس وقت دانشگاه کنار رفته،> رياست جديدي براي دانشگاه منصوب گرديد.>>


> دهه ي هشتاد با آغاز به کار مجلس ششم و همزمان با آن قلع و قمع وسيع مطبوعات> توسط قوه ي قضاييه آغاز شده بود. در فاطميه اعتراضات دانشجويي به آرامي فروکش> کرد اما تعطيل فعاليت هاي آموزشي دانشگاه کماکان ادامه داشت. مشکلات مالي و> اجرايي فاطميه کماکان لاينحل مانده بود و ديگر امکان استفاده گسترده از> اعتبارات دولتي هم ميسر نبود. اکنون اندک اندک روشن شده بود که گردانندگان> فاطميه خود ترجيح مي دهند که دامن کشان از تبعات آنچه در اين معرکه کرده اند،> بگريزند و تنها به دنبال در بردن آبروي خود از اين مخمصه هستند. چنين شد که> چندي بعد وزارت بهداشت که همواره از بيم درگير شدن با روحانيت متنفذ قم کوشيده> بود، فاصله ي خود را با اين داستان حفظ کند، بالاخره با اطمينان از اين که آنچه> مي کند، چندان اعتراضي در قم برنخواهد انگيخت، از طريق شوراي گسترش آموزش> پزشکي، راي به انحلال دانشگاه موسوم به علوم پزشکي فاطميه و تقسيم دانشجويانش> بين ساير دانشگاه هاي علوم پزشکي داد و بدين شکل پرونده ي طرح موسوم به "آموزش> پزشکي همگن" که ارائه دهندگانش آن را الگويي براي همه ي ممالک اسلامي، اعلام مي> کردند، با بايگاني شدن الگوي مربوطه مختومه شد.>>


>> با انحلال فاطميه نگاه ها متوجه ماترک آن شد. پرديس دانشگاه که در زمين واگذار> شده توسط دولت و با اختصاص اعتبارات دولتي ساخته شده بود، مي توانست مشکل فقدان> ساختمان مناسب براي دانشکده هاي پزشکي، پرستاري و بهداشت را در دانشگاه دولتي> علوم پزشکي قم حل کند. لذا واگذاري آن به مجموعه ي آموزش پزشکي استان توسط> مسئولان وقت بهداشت و درمان قم که اين امر را تاديه بخش کوچکي از ديون فاطميه> به مجموعه ي بهداشت و درمان استان مي شمردند، پيگيري مي شد. اما چنين امري هرگز> محقق نشد و پرديس دانشگاه توسط مسئولان فاطميه به سپاه پاسداران واگذار شد تا> به عنوان پادگان آموزشي مورد استفاده قرار گيرد. قيمت در اين معامله هرگز حتي> براي مسئولان بلندپايه استان، فاش نشد. کسي را هم در قم سر آن نبود که متعرض> معامله اي شود که يک سوي آن روحانيت و طرف ديگرش سپاه بود. اين داستان نيز ديگر> هرگز پيگيري نشد.>>


>> اما بزرگترين مرکز درماني استان، يعني بيمارستان بهشتي سرنوشت ديگري داشت.> گردانندگان فاطميه خود را مالک بيمارستان مي دانستند و حتي در مقطعي از تصميم> آنان به تغيير کاربري بيمارستان و فروشش به بخش خصوصي خبر مي رسيد. اما دولت> معتقد بود که واگذاري بيمارستاني که تماماً با اعتبارات ملي ساخته شده به هيئت> امناي دانشگاه به معناي انتقال مالکيت آن نبوده است و حال که ديگر دانشگاهي در> ميان نيست، بيمارستان بايستي هر چه زودتر به مجموعه ي درمان شهر بازگردد، اما> روشن بود که گردانندگان فاطميه بيمارستان بهشتي را بدون دريافت مبالغي هنگفت به> دولت باز پس نخواهند داد. در اين شرايط بود که موضوع بازگشت اين بيمارستان به> مجموعه ي بهداشت و درمان استان، مورد توجه مجلس اصلاحات قرار گرفت و مجلس نيز> بازگرداندن بيمارستان به دولت را تصويب کرد، اما چنان که انتظار مي رفت با> دخالت شوراي نگهبان به نفع هم صنفان قمي مصوبه ي مجلس وتو شد و نهايتاً موضوع> براي تعيين تکليف نهايي به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع شد و سرانجام در سال 82> مجمع تشخيص مصلحت مصوب نمود که با پرداخت مبلغ 40 ميليارد ريال از صندوق دولت> به مسئولان فاطميه بيمارستان مزبور به مجموعه ي درمان استان قم بازگردد.>


>> اجراي مصوبه ي مجمع تشخيص مصلحت نزديک به دو سال زمان برد و سرانجام در اوائل> سال 84 بود که ساختمان متروکه، تخريب شده و خالي از تجهيزات بيمارستان به> مجموعه ي رسمي بهداشت و درمان استان تحويل شد. بررسي هاي اوليه نشان مي داد که> کليه ي تجهيزات بيمارستان حتي بخشي از تجهيزات که بردن آنها مستلزم تخريب بوده> است، تخليه شده و زيرساخت ها و تاسيسات بيمارستان نيز به نحو گسترده اي تخريب> گرديده اند. برآوردها از نياز به بودجه اي چند ده ميلياردي جهت بازسازي و تجهيز> مجدد بيمارستان و بازگرداندن آن به سطح سرويس دهي پيشين حکايت داشتند، چنان که> پس از گذشت دو سال از بازگشت به تشکيلات رسمي بهداشت و درمان استان و صرف بيش> از 35 ميليارد ريال اعتبار، بيمارستان بهشتي هنوز بازگشايي و آماده ي سرويس دهي> مجدد نشده است. اکنون با نگاهي به آنچه گذشته است، ارزيابي عملکرد فقهاي حاکم> در دخالت در حوزه ي درمان و آموزش پزشکي و درک تبعات اين عملکرد آسان تر است.> طراحان اين طرح مسلماً هنوز بر صحت و ضرورت آنچه کرده اند، مهر تاييد مي زنند و> توطئه ي خناسان و دستهاي مرموز دشمنان اسلام را عامل شکست طرح خود مي شمارند.> در مقابل، تهيه ي سياهه اي از خسارات و هزينه هايي که اين طرح و تبعاتش بر مردم> قم و مجموعه ي بهداشت و درمان استان تحميل کرده است، نيز مشکل نيست. اما تهيه> چنين سياهه اي فعلاً به کار کسي نمي آيد. زيرا پاسخگويي در برابر عملکرد در> ايران اسلامي روش ناگزيري براي فقهاي حاکم نيست.>>

No comments: